بدون عنوان

سلام پسر ماهم

نمیدونم چی باید بگم  کلی از خودم خجالت کشیدم وقتی تاریخ آخرین پستی که گذاشته بودمو دیدم  باید منو ببخشی که از وبلاگت فراموش کرده بودم

شرمنده تمام دوستانی که پیام گذاشته بودن  و من نتونستم هیچ پاسخی بهشون بدم هم هستم همین جا از همه عذرخواهی میکنم

مامانی اینقده وقتم رو پر کردی که بعضی وقتا به کارای خونه و بابا هم نمیرسم پس یه خورده هم تو مقصری دیگه ...شوخی کردم 

ولی اینقده ماهی نازی شیرینی که نمیدونم چی بگم وقتی میگی دد بابا ماما میخوام اون لبای کوچولوت رو بخورم از بس که خوشمزه حرف میزنی تا ولت میکنم تو روروئک تمام خونه رو متر میکنی به پله ها که میرسی صدای اعتراضت بلند میشه که نمیتونی بری تو اتاقت عاشق ساعت اتاقتی از تیک و تاک ساعت خیلی خوشت میاد

رو زمینم که میزارمت دنده عقب خودت رو میرسونی به میز و مبل که بری اون زیر

تازگیا خیلی فضولی میکنی لیوان اب رو از دستم میگیری که خودت بخوری قاشقم که دیگه جای خودشو داره سر سفره هم که فقط مونده بری وسط سفره بشینی  وقتی هم که خوابت میاد که دیگه واویلا

2 تا دندون ناناز هم در اوردی از وقتی دندون داری خیلی بانمک تر شدی و یه خورده بدجنس ... 

بیچاره تلفن و لبتاپ و تلویزیون از دست تو در امان نیستن دشمن موهای مامانم که هستی ماشالله اینقده زور داری که کسی حریفت نمیشه  خلاصه که مامان ماشالله ماشالله آتیش پاره ای  ولی واسه من خیلی عزیزی

وقتی کنارمی انگار دنیا تو دستامه دیگه هیچی از خدا نمیخوام  همیشه خدارو شکر میکنم که تو رو به ما هدیه داد

راستی یه خبر عمه جونی یه نی نی اندازه فندق تو دلش داره باید خیلی مواظبش باشه که زود بزرگ شه و دنیا بیاد بشه هم بازی شما ایشالله

دختر خاله جونی هم که ایشالله یه ماه دیگه میاد ولی هنوز اسم نداره مامان و باباش واسه اسمش دو دلن ایشالله که یه اسم ناز واسش میزارن

پسر گلم تو دلت پاکه واسه همه بخصوص مامانا و نینیاشون دعا کن ایشالله همه سالم باشن

الهی آمین